گردشگری شهری در جامعة شهری نقش بسیار مهمی در ساختارهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی ایفا میکند. نمادها، المانها، علائم ماندگار، ازجمله ساختارهای فضایی هستند، که در قالب بناها و معابر عمومی، جایگاهی خاص در گردشگری و جذب گردشگر دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی ابعاد مؤثر بر توسعة گردشگری برج آزادی و ایفل از لحاظ ساختاری و کارکردی و نهادی است. روش تحقیق پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. ابتدا دادههای مربوط به ابعاد ساختاری ـ کارکردی و نهادی برج آزادی و ایفل، ازطریق آمار سازمانی، و سپس دادههای مربوط به عوامل مؤثر بر توسعة گردشگری برج آزادی، ازطریق توزیع پرسشنامه بین 30 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی بهدست آمد. برای تحلیل دادههای پژوهش، از سه روش تحلیل عاملی اکتشافی، T-test و مقایسة تطبیقی آمار کمّی گردشگری برجهای آزادی و ایفل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی بیانگر اهمیت بُعد مدیریتی ـ نهادی بهعنوان یکی از عوامل مهم در توسعة گردشگری برج آزادی است؛ و نتیجة حاصل از آزمون T نشاندهندة این است که تأثیر هر یک از ابعاد و عوامل، بر توسعة گردشگری برج آزادی، متفاوت است و بهترتیب عوامل نهادی ـ مدیریتی، سیاسی، کالبدی، فرهنگی ـ اجتماعی، اقتصادی ازنظر خبرگان صاحب امر بیشترین اهمیت را در توسعة گردشگری برج آزادی دارند. همچنین، نتایج مقایسة تطبیقی آمار کمّی گردشگری برجهای آزادی و ایفل نمایانگر موفقیت برج ایفل در جذب سالانه نزدیک به هفتمیلیون گردشگر و درآمد قابلتوجه آن برای کشور فرانسه است. بازار هدف گردشگران برج آزادی، در قیاس با برج ایفل، تنوعی اندک دارد که نشان از ضعف برنامهریزی و بازاریابی این جاذبه دارد.